داروسازان
مطالعات جدید پزشکی
جمعه 25 مرداد 1392برچسب:, :: 13:43 :: نويسنده : دکتر امین عطایی اختلالات خوردن اختلالات خوردن، دستهای از اختلالات روانشناختی است که در آنها به نوعی مساله خوردن مطرح میشود؛ زیادخوردن، کمخوردن، کنترلنکردن و.... اما در اصل مشکل اصلی خوردن نیست که در این نوشته به چند مورد پرداخته میشود.
بی اشتهایی عصبی برخلاف نام این اختلال، مشکل واقعی مبتلایان به آن بی اشتهایی نیست، بلکه آنها بشدت از افزایش وزن یا چاق شدن می ترسند. تصویری که این افراد از شکل و اندازه بدن خود دارند بسیار غیرواقعی است. به عنوان مثال با وجود لاغری شدید، همواره ترس زیادی از افزایش وزن یا چاق شدن دارند. ممکن است برای اندازه گیری وزن بدنشان از فنون مختلفی از جمله وزن کردن مکرر خود، اندازه گیری وسواسی اندام ها و استفاده مستمر از آینه برای بازبینی قسمت هایی که چاق تصور می شود، استفاده کنند. از دست دادن تدریجی وزن در زنان مبتلا به این اختلال باعث توقف قاعدگی آنها می شود که در صورت رخ ندادن حداقل سه دوره قاعدگی، این اختلال تشخیص داده می شود. درباره مردان، کاهش میل جنسی و سطح تستوسترون جایگزین این ملاک در زنان است. بسیاری از بیماران مبتلا به بی اشتهایی عصبی با این که ممکن است بشدت لاغر و ضعیف شوند، انکار می کنند در رابطه با وزن خود مشکل دارند. در واقع به وزن کم خود افتخار می کنند. برای مخفی کردن لاغری خود دست به هر کاری می زنند؛ لباس گشاد می پوشند یا گاهی با حمل کردن اجسام بزرگ قصد دارند خود را سنگین تر از آنچه هستند نشان دهند، یا اگر قرار باشد در محیطی مانند بیمارستان وزن شوند، امکان دارد مقدار زیادی آب بنوشند تا به صورت موقت وزن خود را بالا ببرند. دو نوع بی اشتهایی عصبی وجود دارد: نوع محدودکننده و نوع پرخوری/ تخلیه کننده. تفاوت اصلی بین این دو نوع مربوط به تفاوت در شگردهایی است که بیماران برای کاهش وزن خود از آنها استفاده می کنند. در نوع محدودکننده، برای کم کردن مقدار غذایی که خورده می شود، تلاش زیادی صورت می گیرد و مصرف کالری ها به دقت کنترل می شود یا با اعمال فعالیت های ورزشی شدید خود را لاغر نگه می دارند. مبتلایان به این نوع بی اشتهایی عصبی اغلب سعی می کنند از خوردن در حضور دیگران خودداری کنند. وقتی آنها پشت میز غذاخوری هستند، بیش از حد آهسته می خورند، غذای خود را به قطعه های بسیار کوچک تقسیم می کنند و مخفیانه غذا را دور می ریزند. در نوع پرخوری/ تخلیه کننده، بیمار ابتدا پرخوری می کند (یعنی بدون کنترل از غذایی بیش از آنچه افراد در زمان یکسان و تحت شرایط یکسان می خورند، استفاده می کند. برای مثال امکان دارد فرد چند عدد بستنی، یک پاکت شیرینی خشک و کیک شکلاتی کاملی را در یک وعده پرخوری، بخورد). سپس برای از بین بردن کالری های مصرف شده به رفتارهای نامناسبی دست می زند (برای مثال خود را وادار به استفراغ می کند یا از داروهای ملین یا مدر استفاده می کند). البته بسیاری از افراد طی دوره بیماری خود هر دو روش شرح داده شده را تجربه می کنند. پرخوری عصبی این اختلال با پرخوری و انجام اقداماتی مانند استفراغ عمدی و تمرین های ورزشی شدید و افراطی برای جلوگیری از افزایش وزن مشخص می شود. این اختلال، شباهت زیادی با نوع پرخوری/ تخلیه کننده بی اشتهایی عصبی دارد، اما آنچه نشانه تشخیص و متمایزکردن این دو اختلال از یکدیگر است، وزن فرد است. فرد مبتلا به بی اشتهایی عصبی بشدت لاغر است، در صورتی که درباره فرد مبتلا به پرخوری صدق نمی کند. با این که هر دو گروه افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی، ترس شدیدی از چاق شدن دارند، برخلاف بیماران مبتلا به بی اشتهایی عصبی، بیماران مبتلا به پرخوری عصبی معمولا وزن طبیعی دارند یا گاهی اندکی اضافه وزن خواهند داشت. پرخوری عصبی معمولا با ایجاد رژیم غذایی که انگیزه آن میل به ترکه ای بودن است، آغاز می شود. فرد در مراحل اولیه، غذاهای کم کالری می خورد، اما به مرور زمان، محدودکردن رژیم غذایی بتدریج از بین می رود و فرد خوردن غذاهای ممنوع شده را آغاز می کند. این غذاها معمولا غذاهای سبک و دسرهایی مانند چیپس سیب زمینی، پیتزا، کیک، بستنی و شکلات را شامل می شود. کسی که به پرخوری عصبی مبتلاست، ممکن است در یک روز تا 4800 کالری مصرف کند! فرد بعد از پرخوری، برای این که شکست خویشتنداری خود را مدیریت کند، استفراغ کردن، روزه گرفتن، ورزش کردن افراطی یا سوءاستفاده از ملین ها را آغاز می کند. پرخوری عصبی برای خیلی از بیماران به علت پرداخت صورتحساب های سنگین برای غذا، ایجاد مشکلات اقتصادی را نیز به همراه دارد. بیماران مبتلا به بی اشتهایی عصبی معمولا جدی بودن مشکل خود را انکار می کنند، در مقابل، تنها چیزی که در ذهن بیمار مبتلا به پرخوری عصبی وجود ندارد آسودگی خیال است. آنها به دلیل نداشتن کنترل بر رفتار پرخوری خود، احساس شرم، گناه، خودکم بینی و تلاش برای پنهانکاری دارند. این اختلال نیز شامل دو نوع تخلیه کننده و غیرتخلیه کننده است. در نوع تخلیه کننده، فرد از روش هایی مانند استفراغ کردن و استفاده از ملین ها برای جلوگیری از افزایش وزن و خنثی کردن اثر پرخوری استفاده می کند، اما در نوع غیرتخلیه کننده، امکان دارد فرد روزه بگیرد یا ورزش کند، اما استفراغ نمی کند و از ملین ها و مدرها استفاده نمی کند. سن شروع، میزان شیوع بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی، معمولا پیش از نوجوانی روی نمی دهد. با این حال در برخی موارد اختلالات خوردن، بخصوص بی اشتهایی عصبی را حتی در کودکان هفت ساله نیز شناسایی کرده اند. بی اشتهایی عصبی به احتمال زیاد در پانزده تا نوزده سالگی ایجاد می شود، پرخوری عصبی اغلب اواخر نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می شود. برخلاف این تصور اشتباه که اختلالات خوردن، مختص سنین جوانی است، این اختلالات حتی در سنین سالخوردگی نیز مشاهده شده است. میزان شیوع بی اشتهایی عصبی در میان زنان تقریبا 5/0 درصد است و در مردان تقریباً یک دهم زنان است. بروز بی اشتهایی عصبی ظاهرا در دهه های اخیر افزایش یافته است. شیوع پرخوری عصبی در میان زنان تقریبا یک تا 3 درصد است و در مردان تقریبا یک دهم زنان است. در واقع میزان شیوع این اختلال ها بسیار کم است. همان گونه که از آمارها پیداست، با این که اختلال های خوردن در مردان نیز روی می دهد، در زنان بسیار شایع تر است. به طوری که اشاره شد، در ازای هر مرد مبتلا به اختلال خوردن، ده زن به آن مبتلا هستند. آسیب های جسمانی و روانی مبتلایان در افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی، موی سر و همچنین ناخن ها، نازک و شکننده و پوست بسیار خشک می شود و موهای کرک مانند روی صورت، گردن، بازوها، پشت و پاها شروع به رشد کردن می کند. پوست خیلی از بیماران، مخصوصا روی کف دست آنها، به زردی متمایل می شود. با سرما مشکل دارند و دست ها و پاهای آنها اغلب سرد و کبود است. پوکی استخوان در بیماران مبتلا به بی اشتهایی روانی بسیار شایع است. به همین دلیل، بیماران مدام دچار شکستگی و بدشکلی استخوان می شوند. به علت فشار خون پایین، احساس خستگی، ضعف و سرگیجه دارند. کمبود ویتامین نیز ممکن است وجود داشته باشد. حتی ممکن است افراد مبتلا به این اختلال از بی نظمی های قلبی بمیرند. سایر آسیب های روانی که ممکن است با این اختلال مشاهده شوند: افسردگی و همچنین وسواس فکری ـ عملی از مشکلات شایع افرادی است که به اختلال بی اشتهایی و پرخوری عصبی دچار هستند. ترس از موقعیت های اجتماعی (برای مثال خوردن در جمع) نیز در این افراد وجود دارد. همچنین در افراد مبتلا به اختلال پرخوری عصبی و نوع پرخوری/ تخلیه کننده اختلال بی اشتهایی عصبی، سوءمصرف مواد و الکل مشاهده شده است. در ضمن برخی از افراد مبتلا به این اختلالات دارای سابقه اقدام به خودکشی و مشکلات شخصیتی عمیق (مانند شخصیت دوری جو یا مردم گریز و کمالگرا) هستند. علت چیست؟ 1 ـ وراثت و عوامل زیستی: گرایش مبتلا شدن به اختلال خوردن در خانواده های این افراد جریان دارد. خویشاوندان تنی افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی یا پرخوری عصبی، خودشان به میزان بالایی دچار این اختلال هستند. همچنین وجود بی نظمی در نوعی انتقال دهنده عصبی به نام سروتونین که اشتها و رفتار تغذیه را تنظیم می کند، در بروز این اختلال نقش دارد. 2 ـ تأثیرات همسالان و رسانه های گروهی: تحقیقات نشان می دهد فشارهای اجتماعی و معیارهایی که برای لاغری از طرف جامعه، گروه همسالان و همچنین رسانه های گروهی بر افراد اعمال می شود، نقش مهمی در بروز این اختلال دارد. 3 ـ خانواده: انعطاف ناپذیری، محافظت بیش از حد والدین، کمالگرایی، کنترل افراطی و اختلاف زناشویی بین والدین، نمونه هایی از رفتارهای نابهنجار رایج در خانواده های افراد مبتلا به این مشکلات است. به علاوه، بسیاری از والدین بیماران مبتلا به اختلال های خوردن در رابطه با رژیم گرفتن، تأکید بیش از اندازه بر لاغری و ظاهر جسمانی خوب دارند. 4 ـ عوامل فردی: به همان میزان که فرد لاغر بودن را معیار جذاب، محبوب و شاد بودن بداند، احساس بسیار بدی از اضافه وزن خود دارد و در نتیجه سعی در کاهش وزن خواهد کرد. یکی دیگر از عوامل فردی دخیل در اختلال خوردن، نارضایتی از بدن است. به زبان ساده تر، اگر آن طور که به نظر می رسیم را دوست نداشته باشیم، در این صورت احساس بدی درباره خودمان خواهیم داشت و سعی می کنیم وزن خود را پایین بیاوریم تا بهتر به نظر برسیم. از نظر تئوری های عمیق روان شناختی، این نارضایتی از خود (که معمولا فقط هم درباره وزن نیست و این افراد در سایر بخش های خود نیز احساس نارضایتی دارند)، نشانه احساس یک خلأ درونی توسط آنهاست که به نوعی فرد، به واسطه خوردن یا اشتغال ذهنی با خوردن و مقاومت در برابر خوردن، سعی در پر کردن آن خلأ دارد. کمالگرایی (نیاز به این که اوضاع بی عیب و نقص باشد) عامل خطر مهم دیگری در بروز این اختلال است و افراد کمالگرا، معیارهای سرسختانه و دقیقی برای لاغری خود دارند که باید براساس آن عمل کنند. درمان در کنار منشأ زیستی و ژنتیکی به نظر می رسد مسأله اصلی درباره مشکلات خوردن، احتمالا موضوعات زیربنایی تری مثل نارضایتی از خود است که باید به بررسی علل و منشأ آن پرداخت. مشکل در ارتباط با افراد مهم زندگی، انتظارات کمالگرایانه آنها و حالا خود فرد و بسیاری فرضیه های دیگر ازجمله این احتمالات هستند. درمان اختلال های خوردن در موارد شدید بسیار دشوار است و میزان بازگشت علائم بیماری بالاست، اما در دوره بسیار طولانی، بهبودی امکان پذیر است. با توجه به آنچه گفته شد، طیفی از روش های درمانی برحسب سبب شناسی برای این بیماران به کار می رود که عبارتند از: دارودرمانی: معمولا برخی داروها ازجمله داروهای ضدافسردگی در درمان بیماران مبتلا به اختلالات خوردن مفید تشخیص داده شده است. به نظر می رسد داروهای ضدافسردگی، خلق بیماران را بهبود می بخشد، حساسیت آنها را به شکل و وزن بدن کاهش می دهد و موجب تعدیل مشکلات خوردن خواهد شد. درمان شناختی ـ رفتاری: در این درمان بیشتر روی عقاید غیرواقعی و تحریف شده ای که در ذهن بیمار نقش بسته است تمرکز می شود. این عقاید بیشتر حول محور وزن، غذا و همچنین خود فرد می گردد (عقاید نادرستی از قبیل این که در صورتی که لاغر نشوم، افراد مرا طرد خواهند کرد). خانواده درمانی: درباره نوجوانان مبتلا به بی اشتهایی عصبی، اکنون خانواده درمانی، به میزان بسیاری مورد استفاده قرار می گیرد. در خانواده درمانی، درمانگر با والدین کار می کند تا آنها کمک کنند بیمار دوباره خوردن را آغاز کند. درمانگر وعده های غذای خانواده را مشاهده و والدین را ترغیب می کند درباره خوردن فرزندشان به صورت یک تیم عمل کنند. بعد از این که بیمار افزایش وزن را آغاز کرد، به سایر مسائل و مشکلات خانواده پرداخته می شود و در نهایت درمانگر به بیمار کمک می کند روابط مستقل تر و سالم تری را با پدر و مادرش برقرار کند. چند نکته راهنما برخی نکاتی که اجرای آنها توسط خود فرد و خانواده در پیشگیری و درمان اختلال خوردن در کودکان مؤثر تشخیص داده شده است، عبارتند از: ـ فرزندتان را به خاطر آنچه هست بپذیرید و تحسین و تأیید کنید. ـ ملاک شما برای تحسین فرزندتان همه نقاط قوت شخصیتش باشد، نه فقط تأکید بر ظاهر و زیبایی او. ـ غذا خوردن مناسب را تشویق کنید، نه رژیم گرفتن را. ـ ظاهر و اندازه بدن فرزندتان را با دیگر همسالانش مقایسه نکنید. ـ نقایص ظاهری فرزندتان را به سخره نگیرید و در او احساس شرم و گناه ایجاد نکنید. ـ بیش از حد حمایتگر و سختگیر نباشید و اجازه دهید حس استقلال و تصمیم گیری در فرزندتان رشد کند. ـ فرزندتان را به خاطر رفتارهای نامناسب غذا خوردنش سرزنش نکنید و به تهدید و تنبیه متوسل نشوید. به جای آن سعی کنید نگرانی های خود را به او ابراز کنید (مثلا به جای ضمیر تو از ضمیر من استفاده کنید، برای مثال به جای این که به او بگویید: «تو خیلی بدغذا هستی»، بگویید: «من از این که به مقدار کافی غذا نمی خوری نگران سلامت ات هستم.») ـ کمی دقت نشان می دهد مشکلات خوردن با استرس ها و مسائل روان شناختی ارتباط تنگاتنگی دارد. کنترل و پرداختن به آنها باید در خط اصلی درمان قرار گیرد. / ضمیمه سیب دکتر مریم اسماعیلی نسب/روان شناس 0 0
سه شنبه 22 مرداد 1392برچسب:, :: 20:53 :: نويسنده : دکتر امین عطایی
یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:, :: 22:13 :: نويسنده : دکتر امین عطایی اعتیاد یا Addiction در واقع یک نوع وابستگی فیزیکی یا روانی به داروها و مواد شیمیایی است که سبب یک احساس خوشایند در انسان می شود. پدیده اعتیاد یک احساس اضطرار یا اجبار در دستیابی به مواد را در فرد ایجاد می کند. کلیه داروهایی که وابستگی فیزیکی را در فرد ایجاد می کند در واقع بر سیستم عصبی فرد تاثیر می گذارد. واژه سوء مصرف دارو Drug Abuse به معنی استفاده غیر قانونی از مواد و داروها است که سبب آسیب به سلامتی افراد می شود که شامل دارو ها و مواد نیرو زا و غیره است. وقتی دارویی به شکل پی در پی مصرف شود و هدف غیر پزشکی دنبال شود پدیده سوء مصرف نامیده می شود. با مصرف مدوام داروهای مخدر اثر بخشی دارو به سبب بروز پدیده تحمل کاهش می یابد و فرد معتاد مجبور می شود دوز دارو را افزایش دهد به طوری که با افزایش دوز دارو پدیده اوردوز یا تجمع دارو در بدن اتفاق افتاده که می تواند کشنده باشد و در مورد خانواده تریاک مرگ به سبب ایست تنفسی اتفاق می افتد. بنابراین در نهایت افراد معتاد علاوه برآثار سوء اجتماعی در معرض خطر مرگ قرار می گیرند
پدیده ترک مواد : Withdrawal syndrom
ترک مواد اعتیاد زا معمولا با عوارض شدیدی همراه است که به سبب وابستگی فیزیکی و روانی داروها است که از لحاظ فارماکودینامیک قابل بررسی است و به سبب بروز پدیده تحمل دارویی و تغییرات در تعداد گیرنده ها و پیامهای داخل سلولی است. یکی از راههای موثر درمان اعتیاد مقابله با پدیده ترک است تا عوارض ناشی از آن را به حد اقل برساند. معمولا برای ترک مواد از داروهای ضعیف تر استفاده می شود . مثلا در درمان اعتیاد به خانواده مورفین از داروی متادون یا کدیین که داروهای ضعیف تری هستند استفاده شده و به تدریج میزان دارو را کاهش داده و به حداقل می رسانند. و در کنار آن از داروهای آرامش بخش - مسکن و ضد تشنج و تقویت کننده ها جسمی نیز استفاده می گردد. در نهایت برای سم زدایی و پاک سازی بدن از آنتی دوت ها استفاده می شود . مثلا آنتی دوت مورفین دارویی بنام نالتروکسان است که در مراحل نهایی ترک به بیمار داده شده و سبب سم زدایی و پاکسازی بدن می شود.
در واقع مغز ما دارای منطقه ای بنام سیستم لیمبیک است که در قاعده مغز و در زیر کورتکس و در قسمت میانی مغز قرار دارد که شامل هسته های متعدد و مسیرها ی عصبی پیچیده است یکی از این مسیرها ی عصبی که در امر پاداش و پدیده وایستگی نقش دارد مسیر دوپامینرژیک است که سبب آزاد سازی دوپامین در هسته ها و کورتکس می گردد.احساس خوشایند حاصل از مواد به سبب ترشح مواد محرک مانند دوپامین و مواد شبه تریاک مانند انکفالین و دینورفین در مغز است. یکی از مهمترین هسته های سیستم لیمبیک مغز هسته اکومبنس است که در امر پاداش نقش دارد. مطالعات بر روی حیوانات آزمایشگاهی نقش این هسته را در اعتیاد و وابستگی مشخص کرده است. یکی از راههای جدید درمان اعتیاد مداخله در این هسته ها و تغییرات ژنتیکی در آن است که روش جدیدی را پیش روی محققان مغز و اعصاب قرار داده است.
شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 10:12 :: نويسنده : دکتر امین عطایی
چهار شنبه 16 مرداد 1392برچسب:, :: 12:31 :: نويسنده : دکتر امین عطایی
هلال عید میبینی و من پیوسته ابرویت . . . عید است و دلم خانه ویرانه ، بیا . . . عید فطر است و دلم غرق تماشاست . . . عید صیام آمد و ماه صیام رفت پنج شنبه 3 مرداد 1392برچسب:, :: 14:6 :: نويسنده : دکتر امین عطایی التهاب مری؛ توصیه ها و پرهیزها "ازوفاژیت" (esophagitis) به معنای "التهاب مری" است. علت این بیماری برگشت اسید معده یا محتویات قسمت فوقانی دوازده(ابتدای روده باریک) به ناحیه LES می باشد(LES اسفنگتر حد فاصل بین مری و معده است). گزارش مدونی از شیوع این بیماری در ایران در دسترس نیست. از جمله علائم این بیماری اشکال در بلع، بلع دردناک و سوزش سر دل را می توان نام برد.
علل التهاب مریعواملی مانند ابتلا به عفونت های باکتریایی و ویروسی، خوردن غذاهای محرک مثل انواع ادویه جات و قهوه و شکلات، اشعه درمانی(جهت درمان سرطان سینه) و تغذیه با لوله به مدت طولانی جزء علل حاد و عواملی چون فتق مری، افزایش فشار داخل شکمی، استفراغ های مکرر، کاهش فشار ناحیه LES و تاخیر در تخلیه معدی جزء علل مزمن این بیماری هستند. همچنین مصرف نابجای بعضی از داروها به خصوص داروهای خانواده آسپیرین، مصرف سیگار، بارداری، چاقی، افزایش وزن و بالاخره آسیب نخاع پشتی از جمله عوامل دیگری هستند که می توانند در ایجاد این بیماری نقش داشته باشند. رژیم غذایی این بیماران به صورت فردی بوده و بیمار حتما می بایست توسط پزشک متخصص مورد معاینه و مشاوره قرار گیرد. به طور کلی توصیه های رفتاری و تغذیه ای زیر ارائه می گردد. توصیه های رفتاری مناسب جهت بیماران مبتلا به ازوفاژیت1- بیمار پس از خوردن غذا، حدود نیم تا یک ساعت حالت نیمه نشسته داشته باشد و از دراز کشیدن بعد از غذا خوردن خودداری شود. 2- عدم فعالیت بدنی شدید بعد از غذا خوردن 3- استفاده از لباس های کاملا گشاد در هنگام غذا خوردن 4- امتناع از خوردن غذا حدود دو ساعت قبل از خواب شب 5- ترک سیگار در صورت مصرف (سیگار باعث شل شدن ناحیه LES می شود) 6- کاهش وزن برای افرادی که از چاقی رنج می برند. توصیه های تغذیه ای مناسب جهت بیماران مبتلا به التهاب مریاگر هدف از درمان بیماری، جلوگیری از درد و تحریک مخاط به علت التهاب مری در مرحله حاد بیماری باشد، بیمار نباید از غذاهای با PH پایین (غذاهای اسیدی) استفاده کند. همچنین خوردن غذاهای محرک و تند مثل فلفل های سیاه و قرمز و چای، به خصوص چای پررنگ، توصیه نمی شود. اگر هدف از درمان بیماری، جلوگیری از برگشت مواد غذایی از معده و بعضا قسمت ابتدایی دوازدهه به داخل مری باشد، بهتر است بیمار تعداد وعده های غذایی خود را افزایش دهد و ترجیحا از شش وعده غذایی به جای سه وعده غذایی استفاده نماید. اگر هدف از درمان، کاهش غلظت اسید معده و تخریب آن است، باید از مصرف هر گونه غذایی که در آن عمل تخمیر صورت گرفته است، خودداری شود. همچنین در این حالت استفاده از نوشیدنی های کافئین دار، نظیر قهوه نیز توصیه نمی گردد. این بیماران باید از خوردن نعناع، شیر پرچرب و مرکبات و آب آنها مثل گریپ فروت و پرتقال، آناناس و همچنین گوجه فرنگی نیز خودداری کنند.
امپرازول نامهای تجارتی : Losec - Lorsec -Exiprazol - Merazole - Omezole - Pilozec رده درمانی: ضد زخم پپتیک . رده فارماکولوژیک: مشتقات بنزایمیدازول اشکال دارویی: کپسول ۲۰ میلی گرمی، ساشه ۲۰ میلی گرمی برای تهیه سوسپانسیون (محلول) مکانیسم اثر امپرازول یک بلوک کننده پمپ پروتون بوده واز طریق مهار سیستم آنزیمی H+/K+/ATPase در سطح ترشحی سلول پاریتال معده، باعث مهار ترشح اسید معده میشود.
موارد مصرف
طریقه مصرف
دربالغین : ۲۰ میلی گرم (یک کپسول)، از راه خوراکی، یک بار در روز تجویز میشود . درمان باید به مدت چهار هفته ادامه یابد. بعضی از بیماران نیاز به یک دوره درمانی چهار هفتهای دیگر نیز دارند
چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 13:36 :: نويسنده : دکتر امین عطایی الهی و ربی من لی غیرک
نقش دعا در سلامت جسم و روح دعا، فصل و ماه و زمان خاصي نمي شناسد. تنها دلت که گرفت، تو دعا مي کني به رسم ديرين؛ رسمي که يادگار سجاده مادر بزرگ است يا تسبيح پدر بزرگ يا آواي پيچيده در خانههاي زميني خدا. به هر دين و آييني که باشي، فرقي نمي کند و همين که دعا جاري شد از ميان دلت و راهي باز کرد به سوي آسمان بدون اين که به انتظار استجابتش بنشيني، دعا را استجابت شده مي يابي. در عصري که مجازها دست بر واقعيتها انداخته اند و واقعيت ها تنها در 24 ساعت روز خلاصه مي شوند و راه به حقيقت نمي برند دانشمندان بسياري در سراسر دنيا دست به تحقيقاتي درباره "دعا" زدهاند و حاصل، نتايجي باورنکردني است. دعا براي گلبولهاي قرمز محققان در "سن آنتونيوتگزاس" از 32 نفر نمونه خون گرفتند و تعدادي از گلبولها را در محلولي قرار دادند که موجب ورم و ترکيدن آن ها مي شد. محققان همزمان با اين آزمايش از عدهاي خواستند تا براي حفظ گلبولهاي قرمز دعا کنند و براي تجسم بيشتر، تصاويري رنگي از گلبولها به آن ها دادند و در کمال شگفتي مشاهده کردند دعا و نيايش به طرز شگفت آوري روند ترکيدن گلبولها را کند کرد.
دعا براي آرامش در تحقيق از عدهاي خواستند تا براي آرامش افرادي که در اتاق ديگر قرار دارند دعا کنند و نتيجه اين بود که افراد ديگر بدون اين که بدانند مورد دعا قرار گرفته اند آرام تر شدند. حتي همين نتيجه هم مورد بررسي قرار گرفت و ديده شد در طول زمان به دنبال وقايعي چون شکستهاي فردي، جنگ و درگيري که سيستم ايمني بدن به خطر مي افتد و احتمال مبتلا شدن به بيماري هاي قلبي ، سکته، اختلال هاي روده و زخم هاي گوارشي بيشتر مي شود، با انتقال احساس آرامش از فردي به فرد ديگر سيستم دفاعي بدن به صورت غيرمستقيم تقويت مي شود. امواجي که دعا از آن ها مي گذرد امواج مغزي "جک استاکي" يکي از پروژهشگران دعا درماني است که تاثير دعا را بر ميدان هاي الکترومغناطيسي بدن بررسي کرده است. آزمايش او به اين ترتيب بود که ميزان فعاليت الکتريکي در مغز و سطح بدن افراد را در آزمايشگاه خود زير نظر گرفت، در حالي که هزاران کيلومتر آن طرف تر در کاليفرنيا گروه هايي مذهبي براي اين افراد دعا مي کردند. نتيجه مطالعه باز هم شگفت آور بود: چرا که بين ميزان فعاليت الکتريکي بدن کساني که برايشان دعا شده بود و افرادي که برايشان دعا نشده بود، اختلاف فاحشي وجود داشت. تاثير دعا روي خود فرد تاثير دعا روي خود فرد چگونه است؟ در سال 1993 يعني چيزي حدود 15 سال قبل، تحقيقي روي 10هزار کارمند دولتي در طول 26 سال انجام گرفت که در بين آنها، هم افراد اهل دعا بودند و هم کساني که دعا نمي کردند. مشاهده شد ميزان مرگ و مير افرادي که دعا نمي کردندبه خاطر مشکلات قلبي و عروقي بسيار بيشتر از افرادي بود که اهل دعا بودند. همچنين در سال 1995 تحقيق ديگري روي 250 نفر که عمل جراحي قلب باز کرده بودند انجام شد و دانشمندان در کمال حيرت ديدند آن دسته افرادي که از ارتباط مذهبي و حمايت اجتماعي بيشتري برخوردار بودند، 12 بار کمتر از آن هايي که فاقد اين ارتباط بودند با مرگ دست به گريبان شدند. به غير از تحقيق روي کساني که عملهاي جراحي سنگين داشتند، اين تحقيقات روي افراد عادي هم انجام گرفت و ديده شد در ميان افرادي که عادت به انجام امور مذهبي از قبيل دعا و نماز داشتند، بيماري افسردگي شيوع کمتري داشت.
دعا و علم فيزيک کوانتوم التيام فشار خون بالا ، درمان زخم و جراحت، به حداقل رساندن حملات قلبي، بهبود سردرد و اضطراب از ديگر نتايجي بود که تحقيقات براي آثار دعا به ثبت رساند تا جايي که امروز افراد زيادي از طريق اينترنت، درخواست هاي خود را براي گروههاي مذهبي مي فرستند، هر چند هنوز به طور دقيق مشخص نشده است که مکانيسم اين عمل چگونه است، اما تئوري ها و حدس و گمان هاي بسياري در اين باره وجود دارد تا جايي که "دوسي" متخصص دعا و درمان، نقش علم فيزيک کوانتوم را در اين باره بسيار موثر مي داند. تحقيقي روي 91 هزار نفر در مريلند انجام گرفت که نشان داد افرادي که به طور منظم به کليسا نمي روند، بيشتر از ديگر افراد به خاطر بيماري هاي قلبي جان مي سپارند و اقدام به خودکشي در بين اين افراد، 53 درصد بيشتر است. جالب اين که در آمريکا 30 مرکز آموزش پزشکي، درسهاي تاثير ايمان در پزشکي را ارايه مي دهند و عدهاي از پزشکان معتقدند اگر قبل و بعد از جراحي يا پيش از شروع درمان بيمار، براي بهبود او دعا شود، اين روند در بهبود بيمار بسيار تاثيرگذار است.
دعا در تمام اديان الهي دعا گذشته از نتايج علمي که درباره دعا به اثبات رسيده، اگر به آيات و روايات رجوع کنيم، مي بينيم که در تمام اديان الهي انسان به "دعا کردن" تشويق شده است. رسول اکرم (ص) در اين باره مي فرمايند: "با دعا کردن مي توان از مقدرات الهي رهايي يافت." و يا جايي ديگر از ايشان نقل است که: "دعا مغز عبادت است." مسيحيان هم بسيار به خواندن دعا اعتقاد دارند، چرا که در کتاب مقدس شان انجيل به اين امر توصيه شدهاند و دعا در دين مسيحيت جايگاه ويژهاي دارد، تا جايي که ارتدوکسها به طور سنتي در گوشه اي از خانه، در مقابل شمايلي از عيسي مسيح، چراغ يا شمعي روشن مي کنند و دعا مي خوانند. يهوديان هم در کتاب مقدس خود بسيار به دعا کردن و راز و نياز با خدا تشويق شدهاند تا جايي که در اين باره مي خوانند: "هر آن کس که ترس خدا در دل اوست، سخنانش شنيده مي شود و دعايش مستجاب مي شود." خط آخر ...... زمزمههاي آرام نيايش روي ماسه هاي ساحل زندگي غلت مي خورند و ماسههاي غبار گرفته به پاکي زمزمه ها شسته مي شوند. دستان بلند بر آسمان اميدواري، همچون پرندههاي رها از دام زمين مي گريزند و صدايي به گوش مي رسد که: "بخوانيد مرا تا اجابت کنم شما را." سارا جمالآبادي هفته نامه سلامت
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||||||||||||||||||||||||
|